لغت

تاميلی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/109099922.webp
یادآوری کردن
رایانه به من قرار‌هایم را یادآوری می‌کند.
cms/verbs-webp/123179881.webp
تمرین کردن
او هر روز با اسکیت‌بورد خود تمرین می‌کند.
cms/verbs-webp/106997420.webp
دست نزدن
طبیعت دست نزده ماند.
cms/verbs-webp/93947253.webp
مردن
بسیاری از مردم در فیلم‌ها می‌میرند.
cms/verbs-webp/116358232.webp
اتفاق افتادن
چیز بدی اتفاق افتاده است.
cms/verbs-webp/105238413.webp
ذخیره کردن
شما می‌توانید در هزینه گرمایش پول ذخیره کنید.
cms/verbs-webp/91254822.webp
چیدن
او یک سیب چید.
cms/verbs-webp/62175833.webp
کشف کردن
دریانوردان یک سرزمین جدید کشف کرده‌اند.
cms/verbs-webp/42988609.webp
گیر افتادن
او به طناب گیر افتاد.
cms/verbs-webp/97188237.webp
رقصیدن
آن‌ها با عشق یک تانگو را می‌رقصند.
cms/verbs-webp/130814457.webp
اضافه کردن
او بعضی شیر به قهوه اضافه می‌کند.
cms/verbs-webp/121870340.webp
دویدن
ورزشکار دو می‌زند.