لغت

هلندی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/47241989.webp
جستجو کردن
آنچه را نمی‌دانی، باید جستجو کنی.
cms/verbs-webp/122707548.webp
ایستادن
کوه‌نوردی روی قله ایستاده است.
cms/verbs-webp/85010406.webp
پریدن بر
ورزشکار باید از مانع بپرد.
cms/verbs-webp/95625133.webp
دوست داشتن
او گربه‌اش را خیلی دوست دارد.
cms/verbs-webp/47969540.webp
نابینا شدن
مردی با نشان‌ها نابینا شده است.
cms/verbs-webp/40326232.webp
فهمیدن
من سرانجام وظیفه را فهمیدم!
cms/verbs-webp/129235808.webp
گوش دادن
او دوست دارد به شکم همسر حامله‌اش گوش دهد.
cms/verbs-webp/123844560.webp
محافظت کردن
یک کلاه باید از تصادف‌ها محافظت کند.
cms/verbs-webp/18316732.webp
راندن از میان
اتومبیل از میان یک درخت می‌گذرد.
cms/verbs-webp/112407953.webp
گوش دادن
او گوش می‌دهد و یک صدا می‌شنود.
cms/verbs-webp/124458146.webp
سپردن
صاحب‌ها سگ‌هایشان را برای پیاده‌روی به من می‌سپارند.
cms/verbs-webp/96710497.webp
سبقت گرفتن
والها از همه حیوانات در وزن سبقت می‌گیرند.