لغت

کانارا – تمرین افعال

cms/verbs-webp/119611576.webp
زدن
قطار به ماشین زد.
cms/verbs-webp/129203514.webp
گپ زدن
او اغلب با همسایه‌اش گپ می‌زند.
cms/verbs-webp/130938054.webp
پوشاندن
کودک خود را می‌پوشاند.
cms/verbs-webp/29285763.webp
حذف شدن
بسیاری از مواقع به زودی در این شرکت حذف خواهند شد.
cms/verbs-webp/90554206.webp
گزارش دادن
او اسکندال را به دوستش گزارش داد.
cms/verbs-webp/84850955.webp
تغییر کردن
به خاطر تغییرات اقلیمی، بسیار چیزها تغییر کرده است.
cms/verbs-webp/85871651.webp
نیاز داشتن
من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!
cms/verbs-webp/109657074.webp
دور کردن
یک قو بقیه‌ی قوها را دور می‌زند.
cms/verbs-webp/43577069.webp
برداشتن
او چیزی را از روی زمین می‌برد.
cms/verbs-webp/127720613.webp
دلتنگ شدن
او به دوست دخترش خیلی دلتنگ است.
cms/verbs-webp/104476632.webp
ظرف شستن
من دوست ندارم ظرف‌ها را بشویم.
cms/verbs-webp/91254822.webp
چیدن
او یک سیب چید.