لغت

اندونزيايی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/101938684.webp
انجام دادن
او تعمیرات را انجام می‌دهد.
cms/verbs-webp/117890903.webp
پاسخ دادن
او همیشه اولین پاسخ را می‌دهد.
cms/verbs-webp/129084779.webp
وارد کردن
من قرار را در تقویم خود وارد کرده‌ام.
cms/verbs-webp/132030267.webp
مصرف کردن
او یک قطعه کیک مصرف می‌کند.
cms/verbs-webp/91930542.webp
توقف کردن
پلیس‌زن ماشین را متوقف می‌کند.
cms/verbs-webp/47969540.webp
نابینا شدن
مردی با نشان‌ها نابینا شده است.
cms/verbs-webp/117311654.webp
حمل کردن
آنها فرزندان خود را روی پشت‌شان حمل می‌کنند.
cms/verbs-webp/117284953.webp
انتخاب کردن
او یک عینک آفتابی جدید انتخاب می‌کند.
cms/verbs-webp/64904091.webp
جمع کردن
ما باید تمام سیب‌ها را جمع کنیم.
cms/verbs-webp/4553290.webp
وارد شدن
کشتی در حال ورود به بندر است.
cms/verbs-webp/74908730.webp
باعث شدن
آدم‌های زیادی به سرعت باعث آشفتگی می‌شوند.
cms/verbs-webp/119235815.webp
دوست داشتن
او واقعاً اسبش را دوست دارد.