لغت

اکراينی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/112407953.webp
گوش دادن
او گوش می‌دهد و یک صدا می‌شنود.
cms/verbs-webp/81986237.webp
مخلوط کردن
او یک آب میوه مخلوط می‌کند.
cms/verbs-webp/81885081.webp
سوزاندن
او یک کبریت را سوزانده است.
cms/verbs-webp/120700359.webp
کُشتن
مار موش را کُشت.
cms/verbs-webp/92612369.webp
پارک کردن
دوچرخه‌ها در مقابل خانه پارک شده‌اند.
cms/verbs-webp/115029752.webp
بیرون آوردن
من قبض‌ها را از کیف پولم بیرون می‌آورم.
cms/verbs-webp/47225563.webp
هم فکری کردن
در بازی‌های کارت باید هم فکری کنید.
cms/verbs-webp/55788145.webp
پوشاندن
کودک گوش‌هایش را می‌پوشاند.
cms/verbs-webp/93031355.webp
جرات کردن
من جرات پریدن به آب را ندارم.
cms/verbs-webp/105854154.webp
محدود کردن
حصارها آزادی ما را محدود می‌کنند.
cms/verbs-webp/87301297.webp
بلند کردن
کانتینر با یک دارو بلند می‌شود.
cms/verbs-webp/68779174.webp
نمایندگی کردن
وکلاء موکلان خود را در دادگاه نمایندگی می‌کنند.