لغت

کانارا – تمرین افعال

cms/verbs-webp/117490230.webp
سفارش دادن
او برای خودش صبحانه سفارش داد.
cms/verbs-webp/109071401.webp
در آغوش گرفتن
مادر پاهای کوچک نوزاد را در آغوش می‌گیرد.
cms/verbs-webp/33493362.webp
باز زنگ زدن
لطفاً فردا به من باز زنگ بزنید.
cms/verbs-webp/46998479.webp
بحران کردن
آنها برنامه‌های خود را بحران می‌کنند.
cms/verbs-webp/38753106.webp
صحبت کردن
کسی نباید در سینما خیلی بلند صحبت کند.
cms/verbs-webp/2480421.webp
پرت کردن
گاو مرد را پرت کرده است.
cms/verbs-webp/120452848.webp
دانستن
او زیادی از کتاب‌ها را تقریباً حفظ می‌داند.
cms/verbs-webp/119425480.webp
فکر کردن
در شطرنج باید خیلی فکر کنید.
cms/verbs-webp/31726420.webp
پیچیدن به
آنها به یکدیگر پیچیده‌اند.
cms/verbs-webp/28787568.webp
گم شدن
کلید من امروز گم شده!
cms/verbs-webp/111615154.webp
بازگرداندن
مادر دختر را به خانه باز می‌گرداند.
cms/verbs-webp/10206394.webp
تحمل کردن
او به سختی می‌تواند درد را تحمل کند!