لغت

ويتنامی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/100434930.webp
پایان یافتن
مسیر اینجا پایان می‌یابد.
cms/verbs-webp/94633840.webp
دود کردن
گوشت برای نگهداری دود شده است.
cms/verbs-webp/86064675.webp
هل دادن
خودرو متوقف شد و باید هل داده شود.
cms/verbs-webp/112444566.webp
با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.
cms/verbs-webp/129203514.webp
گپ زدن
او اغلب با همسایه‌اش گپ می‌زند.
cms/verbs-webp/115628089.webp
آماده کردن
او یک کیک آماده می‌کند.
cms/verbs-webp/117284953.webp
انتخاب کردن
او یک عینک آفتابی جدید انتخاب می‌کند.
cms/verbs-webp/33463741.webp
باز کردن
می‌توانی لطفاً این قوطی را برای من باز کنی؟
cms/verbs-webp/109109730.webp
تحویل دادن
سگ من یک کبوتر به من تحویل داد.
cms/verbs-webp/93393807.webp
اتفاق افتادن
در خواب چیزهای عجیبی اتفاق می‌افتد.
cms/verbs-webp/127620690.webp
مالیات زدن
شرکت‌ها به روش‌های مختلف مالیات زده می‌شوند.
cms/verbs-webp/87142242.webp
آویخته شدن
گهواره از سقف آویخته شده است.