لغت

انگلیسی (UK) – تمرین افعال

cms/verbs-webp/55128549.webp
پرتاب کردن
او توپ را به سبد پرت می‌کند.
cms/verbs-webp/30314729.webp
ترک کردن
من می‌خواهم از هم‌اکنون سیگار را ترک کنم!
cms/verbs-webp/120259827.webp
انتقاد کردن
رئیس از کارمند انتقاد می‌کند.
cms/verbs-webp/5161747.webp
برداشتن
بیل ماشین خاک را دارد می‌برد.
cms/verbs-webp/84850955.webp
تغییر کردن
به خاطر تغییرات اقلیمی، بسیار چیزها تغییر کرده است.
cms/verbs-webp/122789548.webp
دادن
پسر عمو چه چیزی را به دوست دخترش برای تولدش داد؟
cms/verbs-webp/125400489.webp
ترک کردن
گردشگران در ظهر ساحل را ترک می‌کنند.
cms/verbs-webp/113418330.webp
تصمیم گرفتن
او به مدل موی جدیدی تصمیم گرفته است.
cms/verbs-webp/120254624.webp
رهبری کردن
او از رهبری یک تیم لذت می‌برد.
cms/verbs-webp/96061755.webp
خدمت کردن
آشپز امروز خودش به ما خدمت می‌کند.
cms/verbs-webp/33688289.webp
وارد کردن
نباید هرگز به ناشناخته‌ها اجازه ورود دهید.
cms/verbs-webp/85871651.webp
نیاز داشتن
من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!