لغت

ويتنامی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/116233676.webp
آموزش دادن
او جغرافیا می‌آموزد.
cms/verbs-webp/114091499.webp
آموزش دادن
سگ توسط او آموزش داده شده است.
cms/verbs-webp/113811077.webp
همراه آوردن
او همیشه برای او گل می‌آورد.
cms/verbs-webp/119289508.webp
نگه داشتن
شما می‌توانید پول را نگه دارید.
cms/verbs-webp/102238862.webp
دیدن
یک دوست قدیمی او را می‌بیند.
cms/verbs-webp/119847349.webp
شنیدن
من نمی‌توانم شما را بشنوم!
cms/verbs-webp/105785525.webp
نزدیک بودن
یک فاجعه نزدیک است.
cms/verbs-webp/57574620.webp
تحویل دادن
دختر ما در تعطیلات روزنامه تحویل می‌دهد.
cms/verbs-webp/117284953.webp
انتخاب کردن
او یک عینک آفتابی جدید انتخاب می‌کند.
cms/verbs-webp/72855015.webp
دریافت کردن
او هدیه بسیار خوبی دریافت کرد.
cms/verbs-webp/118253410.webp
خرج کردن
او همه پول خود را خرج کرد.
cms/verbs-webp/82845015.webp
گزارش دادن به
همه سرنشینان به کاپیتان گزارش می‌دهند.