لغت

نروژی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/108580022.webp
برگشتن
پدر از جنگ برگشته است.
cms/verbs-webp/111892658.webp
تحویل دادن
او پیتزا به خانه‌ها تحویل می‌دهد.
cms/verbs-webp/113577371.webp
وارد کردن
نباید چیزا به خانه بیاوریم.
cms/verbs-webp/85623875.webp
مطالعه کردن
زنان زیادی در دانشگاه من مطالعه می‌کنند.
cms/verbs-webp/26758664.webp
ذخیره کردن
بچه‌های من پول خودشان را ذخیره کرده‌اند.
cms/verbs-webp/105224098.webp
تأیید کردن
او توانست خبر خوب را به شوهرش تأیید کند.
cms/verbs-webp/104907640.webp
جمع کردن
کودک از مهدکودک جمع می‌شود.
cms/verbs-webp/124053323.webp
فرستادن
او یک نامه می‌فرستد.
cms/verbs-webp/91367368.webp
قدم زدن
خانواده در روزهای یکشنبه قدم می‌زند.
cms/verbs-webp/74908730.webp
باعث شدن
آدم‌های زیادی به سرعت باعث آشفتگی می‌شوند.
cms/verbs-webp/63935931.webp
چرخاندن
او گوشت را چرخاند.
cms/verbs-webp/121112097.webp
نقاشی کردن
من برای تو یک تابلوی زیبا نقاشی کرده‌ام!