لغت

اردو – تمرین افعال

cms/verbs-webp/90419937.webp
دروغ گفتن
او به همه دروغ گفت.
cms/verbs-webp/124575915.webp
بهبود بخشیدن
او می‌خواهد به فیگور خود بهبود ببخشد.
cms/verbs-webp/109565745.webp
آموزش دادن
او به فرزندش شنا زدن را آموزش می‌دهد.
cms/verbs-webp/115153768.webp
به خوبی دیدن
من با عینک جدیدم همه چیز را به خوبی می‌بینم.
cms/verbs-webp/103274229.webp
پریدن بلند
کودک بلند می‌پرد.
cms/verbs-webp/91643527.webp
گیر کردن
من گیر کرده‌ام و راهی برای خروج پیدا نمی‌کنم.
cms/verbs-webp/47062117.webp
کنار آمدن
او باید با کمی پول کنار بیاید.
cms/verbs-webp/43100258.webp
ملاقات کردن
گاهی اوقات آنها در پله ملاقات می‌کنند.
cms/verbs-webp/117490230.webp
سفارش دادن
او برای خودش صبحانه سفارش داد.
cms/verbs-webp/11579442.webp
پرتاب کردن به
آنها توپ را به یکدیگر پرت می‌کنند.
cms/verbs-webp/45022787.webp
کُشتن
من مگس را خواهم کُشت!
cms/verbs-webp/123953034.webp
حدس زدن
حدس بزن که من کی هستم!