لغت

اردو – تمرین افعال

cms/verbs-webp/101890902.webp
تولید کردن
ما عسل خود را تولید می‌کنیم.
cms/verbs-webp/28581084.webp
آویخته شدن
یخ‌ها از سقف آویخته شده‌اند.
cms/verbs-webp/89635850.webp
شماره گرفتن
او تلفن را برداشت و شماره را وارد کرد.
cms/verbs-webp/107407348.webp
سفر کردن در
من در سراسر جهان زیاد سفر کرده‌ام.
cms/verbs-webp/58292283.webp
خواستن
او خسارت می‌خواهد.
cms/verbs-webp/113885861.webp
عفونت زدن
او به یک ویروس عفونت زده شد.
cms/verbs-webp/106591766.webp
کافی بودن
یک سالاد برای من برای ناهار کافی است.
cms/verbs-webp/9754132.webp
امیدوار بودن
من به شانس در بازی امیدوارم.
cms/verbs-webp/124740761.webp
توقف کردن
زن یک ماشین را متوقف می‌کند.
cms/verbs-webp/117490230.webp
سفارش دادن
او برای خودش صبحانه سفارش داد.
cms/verbs-webp/44782285.webp
اجازه دادن
او برای بادکنک خود اجازه پرواز می‌دهد.
cms/verbs-webp/106515783.webp
نابود کردن
گردباد بسیاری از خانه‌ها را نابود می‌کند.