لغت

بنگالی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/43483158.webp
با قطار رفتن
من با قطار به آنجا می‌روم.
cms/verbs-webp/122153910.webp
تقسیم کردن
آنها کارهای خانگی را بین خودشان تقسیم می‌کنند.
cms/verbs-webp/84314162.webp
پخش کردن
او بازوهایش را به گستره می‌پاشد.
cms/verbs-webp/19682513.webp
اجازه داشتن
شما مجاز به کشیدن سیگار در اینجا هستید!
cms/verbs-webp/17624512.webp
عادت کردن
کودکان باید به مسواک زدن عادت کنند.
cms/verbs-webp/63935931.webp
چرخاندن
او گوشت را چرخاند.
cms/verbs-webp/113418330.webp
تصمیم گرفتن
او به مدل موی جدیدی تصمیم گرفته است.
cms/verbs-webp/90617583.webp
بالا آوردن
او بسته را به طرف پله‌ها می‌برد.
cms/verbs-webp/124123076.webp
توافق کردن
آنها توافق کردند تا قرارداد را امضاء کنند.
cms/verbs-webp/62069581.webp
فرستادن
من به شما یک نامه می‌فرستم.
cms/verbs-webp/85631780.webp
برگشتن
او برای روبرو شدن با ما برگشت.
cms/verbs-webp/122470941.webp
فرستادن
من به شما یک پیام فرستادم.