لغت

بنگالی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/124274060.webp
گذاشتن
او برای من یک قاچ نان پیتزا گذاشت.
cms/verbs-webp/111750432.webp
آویختن
هر دو بر روی شاخ آویخته‌اند.
cms/verbs-webp/108014576.webp
دوباره دیدن
آنها سرانجام یکدیگر را دوباره می‌بینند.
cms/verbs-webp/113248427.webp
بردن
او تلاش می‌کند در شطرنج ببرد.
cms/verbs-webp/113144542.webp
متوجه شدن
او کسی را در بیرون متوجه می‌شود.
cms/verbs-webp/29285763.webp
حذف شدن
بسیاری از مواقع به زودی در این شرکت حذف خواهند شد.
cms/verbs-webp/84847414.webp
مراقبت کردن
پسرمان از ماشین جدیدش خیلی خوب مراقبت می‌کند.
cms/verbs-webp/11497224.webp
جواب دادن
دانش‌آموز به سوال جواب می‌دهد.
cms/verbs-webp/122479015.webp
برش زدن به اندازه
پارچه به اندازه برش زده می‌شود.
cms/verbs-webp/119895004.webp
نوشتن
او یک نامه می‌نویسد.
cms/verbs-webp/43164608.webp
پایین رفتن
هواپیما بر فراز اقیانوس پایین می‌آید.
cms/verbs-webp/104759694.webp
امیدوار بودن
بسیاری امیدوارند که در اروپا آینده بهتری داشته باشند.