لغت

فنلاندی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/124458146.webp
سپردن
صاحب‌ها سگ‌هایشان را برای پیاده‌روی به من می‌سپارند.
cms/verbs-webp/102168061.webp
اعتراض کردن
مردم به بی‌عدالتی اعتراض می‌کنند.
cms/verbs-webp/75492027.webp
برخاستن
هواپیما در حال برخاستن است.
cms/verbs-webp/26758664.webp
ذخیره کردن
بچه‌های من پول خودشان را ذخیره کرده‌اند.
cms/verbs-webp/99196480.webp
پارک کردن
ماشین‌ها در پارکینگ زیرزمینی پارک شده‌اند.
cms/verbs-webp/61280800.webp
خودداری کردن
نمی‌توانم پول زیادی خرج کنم؛ باید خودداری کنم.
cms/verbs-webp/52919833.webp
دور زدن
شما باید از این درخت دور بزنید.
cms/verbs-webp/102304863.webp
لگد زدن
مراقب باشید، اسب می‌تواند لگد بزند!
cms/verbs-webp/32180347.webp
باز کردن
پسرمان همه چیزها را باز می‌کند!
cms/verbs-webp/95625133.webp
دوست داشتن
او گربه‌اش را خیلی دوست دارد.
cms/verbs-webp/91906251.webp
فریاد زدن
پسر به همه توان خود فریاد می‌زند.
cms/verbs-webp/96748996.webp
ادامه دادن
کاروان سفر خود را ادامه می‌دهد.