لغت

فنلاندی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/103797145.webp
استخدام کردن
شرکت می‌خواهد مردم بیشتری را استخدام کند.
cms/verbs-webp/58477450.webp
اجاره دادن
او خانه خود را اجاره می‌دهد.
cms/verbs-webp/90419937.webp
دروغ گفتن
او به همه دروغ گفت.
cms/verbs-webp/121180353.webp
گم کردن
صبر کن، کیف پولت را گم کرده‌ای!
cms/verbs-webp/115373990.webp
ظاهر شدن
ناگهان یک ماهی بزرگ در آب ظاهر شد.
cms/verbs-webp/107407348.webp
سفر کردن در
من در سراسر جهان زیاد سفر کرده‌ام.
cms/verbs-webp/113842119.webp
گذشتن
دوران قرون وسطی گذشته است.
cms/verbs-webp/122394605.webp
تغییر دادن
مکانیکی تایرها را تغییر می‌دهد.
cms/verbs-webp/64904091.webp
جمع کردن
ما باید تمام سیب‌ها را جمع کنیم.
cms/verbs-webp/21689310.webp
صدا کردن
معلم من اغلب به من صدا می‌زند.
cms/verbs-webp/115172580.webp
اثبات کردن
او می‌خواهد یک فرمول ریاضی را اثبات کند.
cms/verbs-webp/69139027.webp
کمک کردن
آتش‌نشانان سریعاً کمک کردند.