لغت

فنلاندی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/113811077.webp
همراه آوردن
او همیشه برای او گل می‌آورد.
cms/verbs-webp/106725666.webp
بررسی کردن
او بررسی می‌کند که چه کسی در آنجا زندگی می‌کند.
cms/verbs-webp/94153645.webp
گریه کردن
کودک در وان حمام گریه می‌کند.
cms/verbs-webp/74176286.webp
محافظت کردن
مادر از فرزند خود محافظت می‌کند.
cms/verbs-webp/35862456.webp
شروع شدن
با ازدواج، زندگی جدیدی شروع می‌شود.
cms/verbs-webp/75001292.webp
حرکت کردن
وقتی چراغ عوض شد، اتومبیل‌ها حرکت کردند.
cms/verbs-webp/120900153.webp
بیرون رفتن
بچه‌ها سرانجام می‌خواهند بیرون بروند.
cms/verbs-webp/109096830.webp
آوردن
سگ توپ را از آب می‌آورد.
cms/verbs-webp/120452848.webp
دانستن
او زیادی از کتاب‌ها را تقریباً حفظ می‌داند.
cms/verbs-webp/125526011.webp
انجام دادن
هیچ چیزی در مورد آسیب قابل انجام نبود.
cms/verbs-webp/109542274.webp
رها کردن
آیا پناهندگان باید در مرزها رها شوند؟
cms/verbs-webp/15441410.webp
صحبت کردن
او می‌خواهد با دوست خود صحبت کند.