لغت

تايلندی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/32312845.webp
محو کردن
گروه او را محو می‌کند.
cms/verbs-webp/21529020.webp
به سمت دویدن
دختر به سمت مادرش می‌دود.
cms/verbs-webp/111021565.webp
تنفر داشتن
او از عناکبوت تنفر دارد.
cms/verbs-webp/47241989.webp
جستجو کردن
آنچه را نمی‌دانی، باید جستجو کنی.
cms/verbs-webp/85677113.webp
استفاده کردن
او روزانه از محصولات آرایشی استفاده می‌کند.
cms/verbs-webp/2480421.webp
پرت کردن
گاو مرد را پرت کرده است.
cms/verbs-webp/101742573.webp
نقاشی کردن
او دست‌های خود را نقاشی کرده است.
cms/verbs-webp/121520777.webp
برخاستن
هواپیما تازه برخاسته است.
cms/verbs-webp/95470808.webp
وارد شدن
وارد شو!
cms/verbs-webp/90321809.webp
خرج کردن
ما باید پول زیادی برای تعمیرات خرج کنیم.
cms/verbs-webp/121820740.webp
شروع کردن
کوه‌نوردان در اوایل صبح شروع کردند.
cms/verbs-webp/102327719.webp
خوابیدن
نوزاد خوابیده است.