لغت

دانمارکی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/58993404.webp
به خانه رفتن
او بعد از کار به خانه می‌رود.
cms/verbs-webp/91930542.webp
توقف کردن
پلیس‌زن ماشین را متوقف می‌کند.
cms/verbs-webp/106997420.webp
دست نزدن
طبیعت دست نزده ماند.
cms/verbs-webp/90321809.webp
خرج کردن
ما باید پول زیادی برای تعمیرات خرج کنیم.
cms/verbs-webp/109109730.webp
تحویل دادن
سگ من یک کبوتر به من تحویل داد.
cms/verbs-webp/101890902.webp
تولید کردن
ما عسل خود را تولید می‌کنیم.
cms/verbs-webp/57248153.webp
ذکر کردن
رئیس ذکر کرد که او را اخراج خواهد کرد.
cms/verbs-webp/108580022.webp
برگشتن
پدر از جنگ برگشته است.
cms/verbs-webp/74119884.webp
باز کردن
کودک هدیه‌اش را باز می‌کند.
cms/verbs-webp/11497224.webp
جواب دادن
دانش‌آموز به سوال جواب می‌دهد.
cms/verbs-webp/121112097.webp
نقاشی کردن
من برای تو یک تابلوی زیبا نقاشی کرده‌ام!
cms/verbs-webp/109157162.webp
آسان بودن
سواری بر موج برای او آسان است.