لغت

هلندی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/83776307.webp
حرکت کردن
برادرزاده‌ام حرکت می‌کند.
cms/verbs-webp/53646818.webp
وارد کردن
برف داشت می‌بارید و ما آنها را وارد کردیم.
cms/verbs-webp/109657074.webp
دور کردن
یک قو بقیه‌ی قوها را دور می‌زند.
cms/verbs-webp/96710497.webp
سبقت گرفتن
والها از همه حیوانات در وزن سبقت می‌گیرند.
cms/verbs-webp/123237946.webp
اتفاق افتادن
یک تصادف در اینجا رخ داده است.
cms/verbs-webp/58993404.webp
به خانه رفتن
او بعد از کار به خانه می‌رود.
cms/verbs-webp/96586059.webp
اخراج کردن
رئیس او را اخراج کرده است.
cms/verbs-webp/120452848.webp
دانستن
او زیادی از کتاب‌ها را تقریباً حفظ می‌داند.
cms/verbs-webp/89636007.webp
امضاء کردن
او قرارداد را امضاء کرد.
cms/verbs-webp/91442777.webp
روی ... قدم زدن
من نمی‌توانم با این پا روی زمین قدم بزنم.
cms/verbs-webp/120655636.webp
به‌روز کردن
امروزه باید دانش خود را به‌طور مداوم به‌روز کنید.
cms/verbs-webp/64904091.webp
جمع کردن
ما باید تمام سیب‌ها را جمع کنیم.