لغت

نروژی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/123179881.webp
تمرین کردن
او هر روز با اسکیت‌بورد خود تمرین می‌کند.
cms/verbs-webp/63457415.webp
ساده کردن
شما باید چیزهای پیچیده را برای کودکان ساده کنید.
cms/verbs-webp/41935716.webp
گم شدن
آسان است در جنگل گم شوید.
cms/verbs-webp/103883412.webp
وزن کاهیدن
او زیاد وزن کاهیده است.
cms/verbs-webp/68212972.webp
صحبت کردن
هر که چیزی می‌داند می‌تواند در کلاس صحبت کند.
cms/verbs-webp/32312845.webp
محو کردن
گروه او را محو می‌کند.
cms/verbs-webp/103274229.webp
پریدن بلند
کودک بلند می‌پرد.
cms/verbs-webp/105854154.webp
محدود کردن
حصارها آزادی ما را محدود می‌کنند.
cms/verbs-webp/127554899.webp
ترجیح دادن
دختر ما کتاب نمی‌خواند؛ او تلفن خود را ترجیح می‌دهد.
cms/verbs-webp/123237946.webp
اتفاق افتادن
یک تصادف در اینجا رخ داده است.
cms/verbs-webp/86403436.webp
بستن
شما باید شیر آب را به شدت ببندید!
cms/verbs-webp/65915168.webp
خش خش کردن
برگ‌ها زیر پاهای من خش خش می‌کنند.