لغت

دانمارکی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/63457415.webp
ساده کردن
شما باید چیزهای پیچیده را برای کودکان ساده کنید.
cms/verbs-webp/109657074.webp
دور کردن
یک قو بقیه‌ی قوها را دور می‌زند.
cms/verbs-webp/115291399.webp
خواستن
او خیلی چیز می‌خواهد!
cms/verbs-webp/69591919.webp
اجاره گرفتن
او یک ماشین اجاره گرفت.
cms/verbs-webp/58477450.webp
اجاره دادن
او خانه خود را اجاره می‌دهد.
cms/verbs-webp/120368888.webp
گفتن
او به من یک راز گفت.
cms/verbs-webp/19351700.webp
فراهم کردن
صندلی‌های ساحلی برای تعطیلات‌گردان فراهم شده است.
cms/verbs-webp/100011930.webp
گفتن
او به او یک راز می‌گوید.
cms/verbs-webp/109766229.webp
احساس کردن
او اغلب احساس تنهایی می‌کند.
cms/verbs-webp/32312845.webp
محو کردن
گروه او را محو می‌کند.
cms/verbs-webp/122394605.webp
تغییر دادن
مکانیکی تایرها را تغییر می‌دهد.
cms/verbs-webp/74176286.webp
محافظت کردن
مادر از فرزند خود محافظت می‌کند.