لغت

مجاری – تمرین افعال

cms/verbs-webp/81885081.webp
سوزاندن
او یک کبریت را سوزانده است.
cms/verbs-webp/112444566.webp
با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.
cms/verbs-webp/103992381.webp
پیدا کردن
او در خود را باز پیدا کرد.
cms/verbs-webp/104476632.webp
ظرف شستن
من دوست ندارم ظرف‌ها را بشویم.
cms/verbs-webp/113577371.webp
وارد کردن
نباید چیزا به خانه بیاوریم.
cms/verbs-webp/100649547.webp
استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.
cms/verbs-webp/106279322.webp
سفر کردن
ما دوست داریم از اروپا سفر کنیم.
cms/verbs-webp/108286904.webp
نوشیدن
گاو‌ها آب را از رودخانه می‌نوشند.
cms/verbs-webp/105623533.webp
باید
باید زیاد آب نوشید.
cms/verbs-webp/92207564.webp
سوار شدن
آنها به تندی سوار می‌شوند.
cms/verbs-webp/83661912.webp
آماده کردن
آنها یک وعده غذایی لذیذ آماده می‌کنند.
cms/verbs-webp/67095816.webp
با هم زندگی کردن
این دو قرار است به زودی با هم زندگی کنند.