لغت

فنلاندی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/32180347.webp
باز کردن
پسرمان همه چیزها را باز می‌کند!
cms/verbs-webp/83548990.webp
برگشتن
بومرانگ برگشت.
cms/verbs-webp/91442777.webp
روی ... قدم زدن
من نمی‌توانم با این پا روی زمین قدم بزنم.
cms/verbs-webp/89516822.webp
مجازات کردن
او دخترش را مجازات کرد.
cms/verbs-webp/120700359.webp
کُشتن
مار موش را کُشت.
cms/verbs-webp/119235815.webp
دوست داشتن
او واقعاً اسبش را دوست دارد.
cms/verbs-webp/97593982.webp
آماده کردن
صبحانه‌ی لذیذی آماده شده است!
cms/verbs-webp/74908730.webp
باعث شدن
آدم‌های زیادی به سرعت باعث آشفتگی می‌شوند.
cms/verbs-webp/118483894.webp
لذت بردن
او از زندگی لذت می‌برد.
cms/verbs-webp/69591919.webp
اجاره گرفتن
او یک ماشین اجاره گرفت.
cms/verbs-webp/77738043.webp
شروع کردن
سربازها شروع می‌کنند.
cms/verbs-webp/3819016.webp
از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.