لغت

ويتنامی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/41918279.webp
فرار کردن
پسرم می‌خواست از خانه فرار کند.
cms/verbs-webp/124274060.webp
گذاشتن
او برای من یک قاچ نان پیتزا گذاشت.
cms/verbs-webp/61806771.webp
آوردن
پیک یک بسته می‌آورد.
cms/verbs-webp/74119884.webp
باز کردن
کودک هدیه‌اش را باز می‌کند.
cms/verbs-webp/104825562.webp
تنظیم کردن
شما باید ساعت را تنظیم کنید.
cms/verbs-webp/112970425.webp
ناراحت شدن
او ناراحت می‌شود زیرا او همیشه خر خر می‌کند.
cms/verbs-webp/87317037.webp
بازی کردن
کودک ترجیح می‌دهد تنها بازی کند.
cms/verbs-webp/123619164.webp
شنا کردن
او به طور منظم شنا می‌زند.
cms/verbs-webp/120086715.webp
تکمیل کردن
آیا می‌توانی پازل را تکمیل کنی؟
cms/verbs-webp/28642538.webp
ایستاده گذاشتن
امروز بسیاری مجبورند ماشین‌های خود را ایستاده گذارند.
cms/verbs-webp/102238862.webp
دیدن
یک دوست قدیمی او را می‌بیند.
cms/verbs-webp/51119750.webp
راه یافتن
من می‌توانم خوب در یک هزارتو مسیر بیابم.