لغت

گرجی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/129084779.webp
وارد کردن
من قرار را در تقویم خود وارد کرده‌ام.
cms/verbs-webp/73751556.webp
دعا کردن
او به آرامی دعا می‌کند.
cms/verbs-webp/130288167.webp
تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز می‌کند.
cms/verbs-webp/115029752.webp
بیرون آوردن
من قبض‌ها را از کیف پولم بیرون می‌آورم.
cms/verbs-webp/40477981.webp
آشنا بودن
او با برق آشنا نیست.
cms/verbs-webp/108118259.webp
فراموش کردن
او حالا نام او را فراموش کرده است.
cms/verbs-webp/121317417.webp
وارد کردن
بسیاری از کالاها از کشورهای دیگر وارد می‌شوند.
cms/verbs-webp/85623875.webp
مطالعه کردن
زنان زیادی در دانشگاه من مطالعه می‌کنند.
cms/verbs-webp/75508285.webp
منتظر ماندن
کودکان همیشه منتظر برف هستند.
cms/verbs-webp/123203853.webp
باعث شدن
الکل می‌تواند باعث سردرد شود.
cms/verbs-webp/112286562.webp
کار کردن
او بهتر از مردی کار می‌کند.
cms/verbs-webp/110322800.webp
بد زدن
همکلاسی‌ها در مورد او بد می‌زنند.