لغت

فنلاندی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/27076371.webp
تعلق داشتن
همسر من متعلق به من است.
cms/verbs-webp/113811077.webp
همراه آوردن
او همیشه برای او گل می‌آورد.
cms/verbs-webp/86710576.webp
رفتن
مهمان‌های تعطیلات ما دیروز رفتند.
cms/verbs-webp/84850955.webp
تغییر کردن
به خاطر تغییرات اقلیمی، بسیار چیزها تغییر کرده است.
cms/verbs-webp/123367774.webp
مرتب کردن
من هنوز باید کاغذ‌های زیادی را مرتب کنم.
cms/verbs-webp/111615154.webp
بازگرداندن
مادر دختر را به خانه باز می‌گرداند.
cms/verbs-webp/55269029.webp
زخمی کردن
او میخ را از دست داد و خودش را زخمی کرد.
cms/verbs-webp/40946954.webp
مرتب کردن
او دوست دارد تمبرهای خود را مرتب کند.
cms/verbs-webp/105224098.webp
تأیید کردن
او توانست خبر خوب را به شوهرش تأیید کند.
cms/verbs-webp/59552358.webp
مدیریت کردن
در خانواده شما کی پول را مدیریت می‌کند؟
cms/verbs-webp/43956783.webp
فرار کردن
گربه ما فرار کرد.
cms/verbs-webp/116395226.webp
دور انداختن
کامیون زباله آشغال ما را دور می‌اندازد.