لغت

بنگالی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/98561398.webp
مخلوط کردن
نقاش رنگ‌ها را مخلوط می‌کند.
cms/verbs-webp/102823465.webp
نشان دادن
من می‌توانم یک ویزا در گذرنامه‌ام نشان دهم.
cms/verbs-webp/125052753.webp
گرفتن
او به طور مخفیانه پول از او گرفت.
cms/verbs-webp/34979195.webp
با هم آمدن
زیباست وقتی دو نفر با هم می‌آیند.
cms/verbs-webp/120624757.webp
قدم زدن
او دوست دارد در جنگل قدم بزند.
cms/verbs-webp/123213401.webp
نفرت داشتن
این دو پسر از یکدیگر نفرت دارند.
cms/verbs-webp/113144542.webp
متوجه شدن
او کسی را در بیرون متوجه می‌شود.
cms/verbs-webp/132125626.webp
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.
cms/verbs-webp/108295710.webp
املاء کردن
کودکان در حال یادگیری املاء هستند.
cms/verbs-webp/118759500.webp
برداشت کردن
ما مقدار زیادی میوه مرکبات برداشت کردیم.
cms/verbs-webp/73880931.webp
تمیز کردن
کارگر پنجره را تمیز می‌کند.
cms/verbs-webp/120368888.webp
گفتن
او به من یک راز گفت.