لغت

قرقیزی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/102631405.webp
فراموش کردن
او نمی‌خواهد گذشته را فراموش کند.
cms/verbs-webp/90292577.webp
عبور کردن
آب خیلی بالا بود؛ کامیون نتوانست عبور کند.
cms/verbs-webp/117421852.webp
دوست شدن
این دو دوست شده‌اند.
cms/verbs-webp/79201834.webp
وصل کردن
این پل دو محله را به هم وصل می‌کند.
cms/verbs-webp/96571673.webp
نقاشی کردن
او دیوار را سفید نقاشی می‌کند.
cms/verbs-webp/88806077.webp
برخاستن
متاسفانه هواپیمای او بدون او برخاسته است.
cms/verbs-webp/97119641.webp
نقاشی کردن
ماشین آبی نقاشی می‌شود.
cms/verbs-webp/32149486.webp
قرار گذاشتن
دوست من امروز من را قرار گذاشت.
cms/verbs-webp/105785525.webp
نزدیک بودن
یک فاجعه نزدیک است.
cms/verbs-webp/118861770.webp
ترسیدن
کودک در تاریکی می‌ترسد.
cms/verbs-webp/92145325.webp
نگاه کردن
او از یک سوراخ نگاه می‌کند.
cms/verbs-webp/57574620.webp
تحویل دادن
دختر ما در تعطیلات روزنامه تحویل می‌دهد.