لغت

بلغاری – تمرین افعال

cms/verbs-webp/82845015.webp
گزارش دادن به
همه سرنشینان به کاپیتان گزارش می‌دهند.
cms/verbs-webp/80060417.webp
دور کردن
او با اتومبیلش دور می‌زند.
cms/verbs-webp/79201834.webp
وصل کردن
این پل دو محله را به هم وصل می‌کند.
cms/verbs-webp/82604141.webp
دور انداختن
او روی پوست موزی که دور انداخته شده است قدم می‌زند.
cms/verbs-webp/121870340.webp
دویدن
ورزشکار دو می‌زند.
cms/verbs-webp/120193381.webp
ازدواج کردن
این زوج تازه ازدواج کرده‌اند.
cms/verbs-webp/112444566.webp
با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.
cms/verbs-webp/15353268.webp
فشار دادن
او لیمو را فشار می‌دهد.
cms/verbs-webp/121520777.webp
برخاستن
هواپیما تازه برخاسته است.
cms/verbs-webp/122605633.webp
جابجا شدن
همسایه‌های ما دارند جابجا می‌شوند.
cms/verbs-webp/118008920.webp
شروع کردن
مدرسه تازه برای بچه‌ها شروع شده است.
cms/verbs-webp/129945570.webp
پاسخ دادن
او با یک سوال پاسخ داد.