لغت

بلغاری – تمرین افعال

cms/verbs-webp/129300323.webp
لمس کردن
کشاورز گیاهان خود را لمس می‌کند.
cms/verbs-webp/95655547.webp
رها کردن
هیچ کس نمی‌خواهد او را در مقابل صف اسوپرمارکت رها کند.
cms/verbs-webp/107852800.webp
نگاه کردن
او از دوربین نگاه می‌کند.
cms/verbs-webp/112286562.webp
کار کردن
او بهتر از مردی کار می‌کند.
cms/verbs-webp/17624512.webp
عادت کردن
کودکان باید به مسواک زدن عادت کنند.
cms/verbs-webp/96061755.webp
خدمت کردن
آشپز امروز خودش به ما خدمت می‌کند.
cms/verbs-webp/108218979.webp
باید
او باید از اینجا پیاده شود.
cms/verbs-webp/84365550.webp
حمل کردن
کامیون کالاها را حمل می‌کند.
cms/verbs-webp/106997420.webp
دست نزدن
طبیعت دست نزده ماند.
cms/verbs-webp/99167707.webp
مست شدن
او مست شد.
cms/verbs-webp/111615154.webp
بازگرداندن
مادر دختر را به خانه باز می‌گرداند.
cms/verbs-webp/18316732.webp
راندن از میان
اتومبیل از میان یک درخت می‌گذرد.