لغت

بلغاری – تمرین افعال

cms/verbs-webp/38296612.webp
وجود داشتن
دایناسورها دیگر امروز وجود ندارند.
cms/verbs-webp/100965244.webp
نگاه کردن
او به دره پایین نگاه می‌کند.
cms/verbs-webp/49374196.webp
اخراج کردن
رئیس من مرا اخراج کرده است.
cms/verbs-webp/102167684.webp
مقایسه کردن
آنها ارقام خود را با یکدیگر مقایسه می‌کنند.
cms/verbs-webp/109542274.webp
رها کردن
آیا پناهندگان باید در مرزها رها شوند؟
cms/verbs-webp/94153645.webp
گریه کردن
کودک در وان حمام گریه می‌کند.
cms/verbs-webp/78063066.webp
نگه داشتن
من پولم را در میز کنار تخت نگه می‌دارم.
cms/verbs-webp/128644230.webp
تجدید کردن
نقاش می‌خواهد رنگ دیوار را تجدید کند.
cms/verbs-webp/86064675.webp
هل دادن
خودرو متوقف شد و باید هل داده شود.
cms/verbs-webp/89025699.webp
حمل کردن
خر از یک بار سنگین حمل می‌کند.
cms/verbs-webp/110045269.webp
تکمیل کردن
او هر روز مسیر دویدنش را تکمیل می‌کند.
cms/verbs-webp/123844560.webp
محافظت کردن
یک کلاه باید از تصادف‌ها محافظت کند.