لغت

نروژی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/118253410.webp
خرج کردن
او همه پول خود را خرج کرد.
cms/verbs-webp/64278109.webp
خوردن
من سیب را خورده‌ام.
cms/verbs-webp/75508285.webp
منتظر ماندن
کودکان همیشه منتظر برف هستند.
cms/verbs-webp/75825359.webp
اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.
cms/verbs-webp/118483894.webp
لذت بردن
او از زندگی لذت می‌برد.
cms/verbs-webp/128376990.webp
قطع کردن
کارگر درخت را قطع می‌کند.
cms/verbs-webp/108580022.webp
برگشتن
پدر از جنگ برگشته است.
cms/verbs-webp/125400489.webp
ترک کردن
گردشگران در ظهر ساحل را ترک می‌کنند.
cms/verbs-webp/102677982.webp
احساس کردن
او نوزاد در شکم خود را احساس می‌کند.
cms/verbs-webp/113136810.webp
فرستادن
این بسته به زودی فرستاده می‌شود.
cms/verbs-webp/120254624.webp
رهبری کردن
او از رهبری یک تیم لذت می‌برد.
cms/verbs-webp/115628089.webp
آماده کردن
او یک کیک آماده می‌کند.