لغت

بلغاری – تمرین افعال

cms/verbs-webp/120700359.webp
کُشتن
مار موش را کُشت.
cms/verbs-webp/122470941.webp
فرستادن
من به شما یک پیام فرستادم.
cms/verbs-webp/118483894.webp
لذت بردن
او از زندگی لذت می‌برد.
cms/verbs-webp/65313403.webp
پایین رفتن
او پایین پله‌ها می‌رود.
cms/verbs-webp/122632517.webp
اشتباه شدن
امروز همه چیز اشتباه می‌شود!
cms/verbs-webp/102327719.webp
خوابیدن
نوزاد خوابیده است.
cms/verbs-webp/96318456.webp
دادن
آیا باید پول خود را به گدا بدهم؟
cms/verbs-webp/90183030.webp
بلند کردن
او به او کمک کرد تا بلند شود.
cms/verbs-webp/71612101.webp
وارد شدن
مترو تازه به ایستگاه وارد شده است.
cms/verbs-webp/102136622.webp
کشیدن
او سورتمه را می‌کشد.
cms/verbs-webp/122707548.webp
ایستادن
کوه‌نوردی روی قله ایستاده است.
cms/verbs-webp/108218979.webp
باید
او باید از اینجا پیاده شود.