لغت

لهستانی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/72346589.webp
تمام کردن
دختر ما تازه دانشگاه را تمام کرده است.
cms/verbs-webp/86583061.webp
پرداخت کردن
او با کارت اعتباری پرداخت کرد.
cms/verbs-webp/96586059.webp
اخراج کردن
رئیس او را اخراج کرده است.
cms/verbs-webp/100634207.webp
توضیح دادن
او به او توضیح می‌دهد چگونه دستگاه کار می‌کند.
cms/verbs-webp/94796902.webp
بازگشتن
من نمی‌توانم راه بازگشت را پیدا کنم.
cms/verbs-webp/47062117.webp
کنار آمدن
او باید با کمی پول کنار بیاید.
cms/verbs-webp/113577371.webp
وارد کردن
نباید چیزا به خانه بیاوریم.
cms/verbs-webp/101383370.webp
بیرون رفتن
دخترها دوست دارند با هم بیرون بروند.
cms/verbs-webp/15845387.webp
بلند کردن
مادر نوزاد خود را بلند می‌کند.
cms/verbs-webp/112970425.webp
ناراحت شدن
او ناراحت می‌شود زیرا او همیشه خر خر می‌کند.
cms/verbs-webp/115207335.webp
باز کردن
گاوصندوق با کد رمز می‌تواند باز شود.
cms/verbs-webp/93031355.webp
جرات کردن
من جرات پریدن به آب را ندارم.