لغت

لهستانی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/108556805.webp
نگاه کردن
من می‌توانستم از پنجره به ساحل نگاه کنم.
cms/verbs-webp/120368888.webp
گفتن
او به من یک راز گفت.
cms/verbs-webp/105224098.webp
تأیید کردن
او توانست خبر خوب را به شوهرش تأیید کند.
cms/verbs-webp/118026524.webp
دریافت کردن
من می‌توانم اینترنت بسیار سریعی دریافت کنم.
cms/verbs-webp/63351650.webp
لغو شدن
پرواز لغو شده است.
cms/verbs-webp/115291399.webp
خواستن
او خیلی چیز می‌خواهد!
cms/verbs-webp/95655547.webp
رها کردن
هیچ کس نمی‌خواهد او را در مقابل صف اسوپرمارکت رها کند.
cms/verbs-webp/90539620.webp
گذشتن
گاهی وقت‌ها زمان به آرامی می‌گذرد.
cms/verbs-webp/123498958.webp
نشان دادن
او به فرزندش جهان را نشان می‌دهد.
cms/verbs-webp/84819878.webp
تجربه کردن
شما می‌توانید از طریق کتاب‌های داستان های جادویی ماجراهای زیادی را تجربه کنید.
cms/verbs-webp/14733037.webp
خروج کردن
لطفاً در خروجی بعدی خارج شوید.
cms/verbs-webp/71612101.webp
وارد شدن
مترو تازه به ایستگاه وارد شده است.