لغت

لهستانی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/129203514.webp
گپ زدن
او اغلب با همسایه‌اش گپ می‌زند.
cms/verbs-webp/123492574.webp
تمرین کردن
ورزشکاران حرفه‌ای باید هر روز تمرین کنند.
cms/verbs-webp/71612101.webp
وارد شدن
مترو تازه به ایستگاه وارد شده است.
cms/verbs-webp/33599908.webp
خدمت کردن
سگ‌ها دوست دارند به صاحبان خود خدمت کنند.
cms/verbs-webp/120655636.webp
به‌روز کردن
امروزه باید دانش خود را به‌طور مداوم به‌روز کنید.
cms/verbs-webp/108118259.webp
فراموش کردن
او حالا نام او را فراموش کرده است.
cms/verbs-webp/122290319.webp
کنار گذاشتن
من می‌خواهم هر ماه کمی پول برای بعداً کنار بگذارم.
cms/verbs-webp/111750395.webp
برگشتن
او نمی‌تواند به تنهایی برگردد.
cms/verbs-webp/124740761.webp
توقف کردن
زن یک ماشین را متوقف می‌کند.
cms/verbs-webp/122638846.webp
لال کردن
آن مفاجأت او را لال می‌کند.
cms/verbs-webp/104476632.webp
ظرف شستن
من دوست ندارم ظرف‌ها را بشویم.
cms/verbs-webp/105504873.webp
خواستن ترک کردن
او می‌خواهد هتل خود را ترک کند.