لغت

اردو – تمرین افعال

cms/verbs-webp/124545057.webp
گوش دادن
کودکان دوست دارند به داستان‌های او گوش دهند.
cms/verbs-webp/132125626.webp
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.
cms/verbs-webp/87135656.webp
نگاه کردن
او به من نگاه کرد و لبخند زد.
cms/verbs-webp/64053926.webp
غلبه کردن
ورزشکاران بر آبشار غلبه کردند.
cms/verbs-webp/113418330.webp
تصمیم گرفتن
او به مدل موی جدیدی تصمیم گرفته است.
cms/verbs-webp/61389443.webp
دراز کشیدن
بچه‌ها در علف‌زار دراز کشیده‌اند.
cms/verbs-webp/6307854.webp
نزدیک شدن
شانس به سویت می‌آید.
cms/verbs-webp/118253410.webp
خرج کردن
او همه پول خود را خرج کرد.
cms/verbs-webp/104135921.webp
وارد شدن
او اتاق هتل را وارد می‌شود.
cms/verbs-webp/118765727.webp
بار آوردن
کار دفتری به او زیاد بار می‌آورد.
cms/verbs-webp/38296612.webp
وجود داشتن
دایناسورها دیگر امروز وجود ندارند.
cms/verbs-webp/120978676.webp
سوزاندن
آتش بخش زیادی از جنگل را خواهد سوزاند.