لغت

ويتنامی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/118826642.webp
توضیح دادن
پدربزرگ به نوه‌اش دنیا را توضیح می‌دهد.
cms/verbs-webp/44782285.webp
اجازه دادن
او برای بادکنک خود اجازه پرواز می‌دهد.
cms/verbs-webp/96391881.webp
گرفتن
او چند هدیه گرفت.
cms/verbs-webp/125884035.webp
متعجب کردن
او والدین خود را با یک هدیه متعجب کرد.
cms/verbs-webp/80552159.webp
کار کردن
موتورسیکلت خراب است؛ دیگر کار نمی‌کند.
cms/verbs-webp/27076371.webp
تعلق داشتن
همسر من متعلق به من است.
cms/verbs-webp/120686188.webp
مطالعه کردن
دخترها دوست دارند با هم مطالعه کنند.
cms/verbs-webp/105238413.webp
ذخیره کردن
شما می‌توانید در هزینه گرمایش پول ذخیره کنید.
cms/verbs-webp/130814457.webp
اضافه کردن
او بعضی شیر به قهوه اضافه می‌کند.
cms/verbs-webp/59250506.webp
پیشنهاد دادن
او پیشنهاد داد گل‌ها را آب بدهد.
cms/verbs-webp/129674045.webp
خریدن
ما بسیار هدیه خریده‌ایم.
cms/verbs-webp/85968175.webp
آسیب دیدن
در تصادف، دو ماشین آسیب دیدند.