لغت

ويتنامی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/120128475.webp
فکر کردن
او همیشه باید به او فکر کند.
cms/verbs-webp/119417660.webp
باور کردن
بسیاری از مردم به خدا باور دارند.
cms/verbs-webp/1502512.webp
خواندن
من بدون عینک نمی‌توانم بخوانم.
cms/verbs-webp/73880931.webp
تمیز کردن
کارگر پنجره را تمیز می‌کند.
cms/verbs-webp/61806771.webp
آوردن
پیک یک بسته می‌آورد.
cms/verbs-webp/89869215.webp
لگد زدن
آن‌ها دوست دارند لگد بزنند، اما فقط در فوتبال میزی.
cms/verbs-webp/100298227.webp
آغوش کردن
او پدر پیر خود را در آغوش می‌گیرد.
cms/verbs-webp/19584241.webp
در اختیار داشتن
کودکان فقط پول جیبی را در اختیار دارند.
cms/verbs-webp/108218979.webp
باید
او باید از اینجا پیاده شود.
cms/verbs-webp/67880049.webp
ول کردن
شما نباید گریپ را ول کنید!
cms/verbs-webp/71612101.webp
وارد شدن
مترو تازه به ایستگاه وارد شده است.
cms/verbs-webp/124458146.webp
سپردن
صاحب‌ها سگ‌هایشان را برای پیاده‌روی به من می‌سپارند.