لغت

ويتنامی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/43956783.webp
فرار کردن
گربه ما فرار کرد.
cms/verbs-webp/3819016.webp
از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.
cms/verbs-webp/36406957.webp
گیر افتادن
چرخ در گل گیر کرد.
cms/verbs-webp/99169546.webp
نگاه کردن
همه به تلفن‌های خود نگاه می‌کنند.
cms/verbs-webp/41918279.webp
فرار کردن
پسرم می‌خواست از خانه فرار کند.
cms/verbs-webp/125402133.webp
لمس کردن
او به طور محبت‌آمیز به او لمس می‌کند.
cms/verbs-webp/38620770.webp
وارد کردن
نباید روغن را در زمین وارد کرد.
cms/verbs-webp/85871651.webp
نیاز داشتن
من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!
cms/verbs-webp/102631405.webp
فراموش کردن
او نمی‌خواهد گذشته را فراموش کند.
cms/verbs-webp/121264910.webp
قطعه قطعه کردن
برای سالاد، باید خیار را قطعه قطعه کنید.
cms/verbs-webp/86403436.webp
بستن
شما باید شیر آب را به شدت ببندید!
cms/verbs-webp/111892658.webp
تحویل دادن
او پیتزا به خانه‌ها تحویل می‌دهد.