لغت

لهستانی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/90617583.webp
بالا آوردن
او بسته را به طرف پله‌ها می‌برد.
cms/verbs-webp/100298227.webp
آغوش کردن
او پدر پیر خود را در آغوش می‌گیرد.
cms/verbs-webp/111750395.webp
برگشتن
او نمی‌تواند به تنهایی برگردد.
cms/verbs-webp/97335541.webp
نظر دادن
او هر روز در مورد سیاست نظر می‌دهد.
cms/verbs-webp/102168061.webp
اعتراض کردن
مردم به بی‌عدالتی اعتراض می‌کنند.
cms/verbs-webp/100649547.webp
استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.
cms/verbs-webp/1502512.webp
خواندن
من بدون عینک نمی‌توانم بخوانم.
cms/verbs-webp/73751556.webp
دعا کردن
او به آرامی دعا می‌کند.
cms/verbs-webp/121870340.webp
دویدن
ورزشکار دو می‌زند.
cms/verbs-webp/116089884.webp
پختن
امروز چه می‌پزید؟
cms/verbs-webp/61575526.webp
جای دادن
بسیاری از خانه‌های قدیمی باید به خانه‌های جدید جای بدهند.
cms/verbs-webp/36406957.webp
گیر افتادن
چرخ در گل گیر کرد.