لغت

لهستانی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/119335162.webp
حرکت کردن
حرکت کردن زیاد سالم است.
cms/verbs-webp/112407953.webp
گوش دادن
او گوش می‌دهد و یک صدا می‌شنود.
cms/verbs-webp/36190839.webp
مبارزه کردن
اداره آتش‌نشانی آتش را از هوا مبارزه می‌کند.
cms/verbs-webp/106997420.webp
دست نزدن
طبیعت دست نزده ماند.
cms/verbs-webp/90539620.webp
گذشتن
گاهی وقت‌ها زمان به آرامی می‌گذرد.
cms/verbs-webp/114272921.webp
راندن
گله‌داران با اسب‌ها گاو‌ها را می‌رانند.
cms/verbs-webp/95655547.webp
رها کردن
هیچ کس نمی‌خواهد او را در مقابل صف اسوپرمارکت رها کند.
cms/verbs-webp/92456427.webp
خریدن
آنها می‌خواهند یک خانه بخرند.
cms/verbs-webp/122010524.webp
به عهده گرفتن
من سفرهای زیادی را به عهده گرفته‌ام.
cms/verbs-webp/130770778.webp
سفر کردن
او دوست دارد سفر کند و بسیاری از کشورها را دیده است.
cms/verbs-webp/109434478.webp
باز کردن
جشنواره با آتش‌بازی آغاز شد.
cms/verbs-webp/42212679.webp
کار کردن برای
او سخت کار کرد برای نمرات خوبش.