لغت

لهستانی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/120368888.webp
گفتن
او به من یک راز گفت.
cms/verbs-webp/130770778.webp
سفر کردن
او دوست دارد سفر کند و بسیاری از کشورها را دیده است.
cms/verbs-webp/110347738.webp
شاد کردن
گل باعث شادی طرفداران فوتبال آلمان شده است.
cms/verbs-webp/110775013.webp
یادداشت کردن
او می‌خواهد ایده تجاری خود را یادداشت کند.
cms/verbs-webp/121670222.webp
دنبال کردن
جوجه‌ها همیشه مادرشان را دنبال می‌کنند.
cms/verbs-webp/60395424.webp
پریدن
کودک با شادی دارد می‌پرد.
cms/verbs-webp/120220195.webp
فروختن
تاجران بسیار کالا می‌فروشند.
cms/verbs-webp/119302514.webp
زنگ زدن
دختر دارد به دوستش زنگ می‌زند.
cms/verbs-webp/120762638.webp
گفتن
من چیز مهمی دارم که به تو بگویم.
cms/verbs-webp/57207671.webp
قبول کردن
نمی‌توانم آن را تغییر دهم، باید آن را قبول کنم.
cms/verbs-webp/132125626.webp
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.
cms/verbs-webp/84330565.webp
طول کشیدن
طول کشید تا چمدان او بیاید.