لغت

عربی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/125052753.webp
گرفتن
او به طور مخفیانه پول از او گرفت.
cms/verbs-webp/109099922.webp
یادآوری کردن
رایانه به من قرار‌هایم را یادآوری می‌کند.
cms/verbs-webp/86710576.webp
رفتن
مهمان‌های تعطیلات ما دیروز رفتند.
cms/verbs-webp/123947269.webp
نظارت کردن
همه چیز در اینجا توسط دوربین‌ها نظارت می‌شود.
cms/verbs-webp/109565745.webp
آموزش دادن
او به فرزندش شنا زدن را آموزش می‌دهد.
cms/verbs-webp/121180353.webp
گم کردن
صبر کن، کیف پولت را گم کرده‌ای!
cms/verbs-webp/75423712.webp
تغییر کردن
چراغ به سبز تغییر کرد.
cms/verbs-webp/113144542.webp
متوجه شدن
او کسی را در بیرون متوجه می‌شود.
cms/verbs-webp/117284953.webp
انتخاب کردن
او یک عینک آفتابی جدید انتخاب می‌کند.
cms/verbs-webp/129300323.webp
لمس کردن
کشاورز گیاهان خود را لمس می‌کند.
cms/verbs-webp/74009623.webp
آزمایش کردن
ماشین در کارگاه آزمایش می‌شود.
cms/verbs-webp/47969540.webp
نابینا شدن
مردی با نشان‌ها نابینا شده است.