لغت

قزاقی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/116395226.webp
دور انداختن
کامیون زباله آشغال ما را دور می‌اندازد.
cms/verbs-webp/57410141.webp
متوجه شدن
پسر من همیشه همه چیز را متوجه می‌شود.
cms/verbs-webp/74916079.webp
رسیدن
او دقیقاً به موقع رسید.
cms/verbs-webp/85631780.webp
برگشتن
او برای روبرو شدن با ما برگشت.
cms/verbs-webp/129244598.webp
محدود کردن
در یک رژیم غذایی، باید میزان غذای خود را محدود کنید.
cms/verbs-webp/82845015.webp
گزارش دادن به
همه سرنشینان به کاپیتان گزارش می‌دهند.
cms/verbs-webp/43956783.webp
فرار کردن
گربه ما فرار کرد.
cms/verbs-webp/120254624.webp
رهبری کردن
او از رهبری یک تیم لذت می‌برد.
cms/verbs-webp/57207671.webp
قبول کردن
نمی‌توانم آن را تغییر دهم، باید آن را قبول کنم.
cms/verbs-webp/47225563.webp
هم فکری کردن
در بازی‌های کارت باید هم فکری کنید.
cms/verbs-webp/99207030.webp
رسیدن
هواپیما به موقع رسیده است.
cms/verbs-webp/113248427.webp
بردن
او تلاش می‌کند در شطرنج ببرد.