لغت

قزاقی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/113248427.webp
بردن
او تلاش می‌کند در شطرنج ببرد.
cms/verbs-webp/47062117.webp
کنار آمدن
او باید با کمی پول کنار بیاید.
cms/verbs-webp/67035590.webp
پریدن
او به آب پرید.
cms/verbs-webp/120452848.webp
دانستن
او زیادی از کتاب‌ها را تقریباً حفظ می‌داند.
cms/verbs-webp/59250506.webp
پیشنهاد دادن
او پیشنهاد داد گل‌ها را آب بدهد.
cms/verbs-webp/120700359.webp
کُشتن
مار موش را کُشت.
cms/verbs-webp/123203853.webp
باعث شدن
الکل می‌تواند باعث سردرد شود.
cms/verbs-webp/104907640.webp
جمع کردن
کودک از مهدکودک جمع می‌شود.
cms/verbs-webp/86583061.webp
پرداخت کردن
او با کارت اعتباری پرداخت کرد.
cms/verbs-webp/118008920.webp
شروع کردن
مدرسه تازه برای بچه‌ها شروع شده است.
cms/verbs-webp/120015763.webp
خواستن بیرون رفتن
کودک می‌خواهد بیرون برود.
cms/verbs-webp/106231391.webp
کُشتن
باکتری‌ها بعد از آزمایش کُشته شدند.