لغت

گرجی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/132125626.webp
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.
cms/verbs-webp/92612369.webp
پارک کردن
دوچرخه‌ها در مقابل خانه پارک شده‌اند.
cms/verbs-webp/119501073.webp
دراز کشیدن
قلعه در آنجا است - دقیقاً مقابل است!
cms/verbs-webp/106665920.webp
احساس کردن
مادر بسیار محبت به فرزندش احساس می‌کند.
cms/verbs-webp/23257104.webp
هل دادن
آنها مرد را به آب هل می‌دهند.
cms/verbs-webp/105785525.webp
نزدیک بودن
یک فاجعه نزدیک است.
cms/verbs-webp/100649547.webp
استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.
cms/verbs-webp/108520089.webp
دارا بودن
ماهی، پنیر و شیر زیادی پروتئین دارند.
cms/verbs-webp/45022787.webp
کُشتن
من مگس را خواهم کُشت!
cms/verbs-webp/47062117.webp
کنار آمدن
او باید با کمی پول کنار بیاید.
cms/verbs-webp/91603141.webp
فرار کردن
بعضی بچه‌ها از خانه فرار می‌کنند.
cms/verbs-webp/102728673.webp
بالا رفتن
او بالا پله‌ها می‌رود.