لغت

گرجی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/45022787.webp
کُشتن
من مگس را خواهم کُشت!
cms/verbs-webp/100649547.webp
استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.
cms/verbs-webp/90617583.webp
بالا آوردن
او بسته را به طرف پله‌ها می‌برد.
cms/verbs-webp/36406957.webp
گیر افتادن
چرخ در گل گیر کرد.
cms/verbs-webp/105504873.webp
خواستن ترک کردن
او می‌خواهد هتل خود را ترک کند.
cms/verbs-webp/124320643.webp
سخت یافتن
هر دوی آن‌ها وداع گفتن را سخت می‌یابند.
cms/verbs-webp/125116470.webp
اعتماد کردن
ما همه به یکدیگر اعتماد داریم.
cms/verbs-webp/33688289.webp
وارد کردن
نباید هرگز به ناشناخته‌ها اجازه ورود دهید.
cms/verbs-webp/87142242.webp
آویخته شدن
گهواره از سقف آویخته شده است.
cms/verbs-webp/113885861.webp
عفونت زدن
او به یک ویروس عفونت زده شد.
cms/verbs-webp/85681538.webp
ترک کردن
کافی است، ما داریم ترک می‌کنیم!
cms/verbs-webp/113248427.webp
بردن
او تلاش می‌کند در شطرنج ببرد.