لغت

دانمارکی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/107407348.webp
سفر کردن در
من در سراسر جهان زیاد سفر کرده‌ام.
cms/verbs-webp/124575915.webp
بهبود بخشیدن
او می‌خواهد به فیگور خود بهبود ببخشد.
cms/verbs-webp/98561398.webp
مخلوط کردن
نقاش رنگ‌ها را مخلوط می‌کند.
cms/verbs-webp/123211541.webp
باریدن
امروز بسیار برف باریده است.
cms/verbs-webp/60395424.webp
پریدن
کودک با شادی دارد می‌پرد.
cms/verbs-webp/82095350.webp
هل دادن
پرستار بیمار را در ویلچر هل می‌دهد.
cms/verbs-webp/117890903.webp
پاسخ دادن
او همیشه اولین پاسخ را می‌دهد.
cms/verbs-webp/91696604.webp
اجازه دادن
نباید اجازه دهید افسردگی رخ دهد.
cms/verbs-webp/61162540.webp
فعال کردن
دود، زنگار را فعال کرد.
cms/verbs-webp/35700564.webp
بالا آمدن
او دارد از پله‌ها بالا می‌آید.
cms/verbs-webp/90539620.webp
گذشتن
گاهی وقت‌ها زمان به آرامی می‌گذرد.
cms/verbs-webp/42212679.webp
کار کردن برای
او سخت کار کرد برای نمرات خوبش.