لغت

بلاروسی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/93031355.webp
جرات کردن
من جرات پریدن به آب را ندارم.
cms/verbs-webp/121520777.webp
برخاستن
هواپیما تازه برخاسته است.
cms/verbs-webp/117311654.webp
حمل کردن
آنها فرزندان خود را روی پشت‌شان حمل می‌کنند.
cms/verbs-webp/86196611.webp
رانده شدن
متاسفانه هنوز بسیاری از حیوانات توسط ماشین‌ها رانده می‌شوند.
cms/verbs-webp/77738043.webp
شروع کردن
سربازها شروع می‌کنند.
cms/verbs-webp/117284953.webp
انتخاب کردن
او یک عینک آفتابی جدید انتخاب می‌کند.
cms/verbs-webp/118588204.webp
انتظار کشیدن
او در انتظار اتوبوس است.
cms/verbs-webp/118780425.webp
چشیدن
سرآشپز سوپ را چشیده است.
cms/verbs-webp/102677982.webp
احساس کردن
او نوزاد در شکم خود را احساس می‌کند.
cms/verbs-webp/110233879.webp
ساختن
او یک مدل برای خانه ساخته است.
cms/verbs-webp/116519780.webp
بیرون دویدن
او با کفش‌های جدید بیرون می‌دود.
cms/verbs-webp/103163608.webp
شمردن
او سکه‌ها را می‌شمارد.