لغت

زبان مقدونی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/87317037.webp
بازی کردن
کودک ترجیح می‌دهد تنها بازی کند.
cms/verbs-webp/124053323.webp
فرستادن
او یک نامه می‌فرستد.
cms/verbs-webp/26758664.webp
ذخیره کردن
بچه‌های من پول خودشان را ذخیره کرده‌اند.
cms/verbs-webp/115373990.webp
ظاهر شدن
ناگهان یک ماهی بزرگ در آب ظاهر شد.
cms/verbs-webp/119501073.webp
دراز کشیدن
قلعه در آنجا است - دقیقاً مقابل است!
cms/verbs-webp/117311654.webp
حمل کردن
آنها فرزندان خود را روی پشت‌شان حمل می‌کنند.
cms/verbs-webp/63457415.webp
ساده کردن
شما باید چیزهای پیچیده را برای کودکان ساده کنید.
cms/verbs-webp/104849232.webp
زایمان کردن
او به زودی زایمان می‌کند.
cms/verbs-webp/33493362.webp
باز زنگ زدن
لطفاً فردا به من باز زنگ بزنید.
cms/verbs-webp/114272921.webp
راندن
گله‌داران با اسب‌ها گاو‌ها را می‌رانند.
cms/verbs-webp/108520089.webp
دارا بودن
ماهی، پنیر و شیر زیادی پروتئین دارند.
cms/verbs-webp/121264910.webp
قطعه قطعه کردن
برای سالاد، باید خیار را قطعه قطعه کنید.